به طور کلی تاریخچه پیدایش مدیریت مالی به دو ده ١٨٩٠ و ١٩٠٠ که چند شرکت بریتانیایی ادغام شدن برمیگردد. با ادغام شرکتها که بخشی از کل تولیدات صنعتی ایلات متحده را مالک شدن موجب این شرکتها نیازمند سرمایه هنگفتی شوند و به دنبال این اتفاق مدیریت مالی و منابع به مرور شکل گرفت که به دنبال آن مدیریت ساختار سرمایه یکی از وظایف و مهمترین وظیفه مدیریت مالی شد.
مدیریت مالی چیست و اهداف آن چیست؟
به طور کلی تاریخچه پیدایش مدیریت مالی به دو ده ١٨٩٠ و ١٩٠٠ که چند شرکت بریتانیایی ادغام شدن برمیگردد. با ادغام شرکتها که بخشی از کل تولیدات صنعتی ایلات متحده را مالک شدن موجب این شرکتها نیازمند سرمایه هنگفتی شوند و به دنبال این اتفاق مدیریت مالی و منابع به مرور شکل گرفت که به دنبال آن مدیریت ساختار سرمایه یکی از وظایف و مهمترین وظیفه مدیریت مالی شد.
در اوایل دهه ۱۹۲۰ میلادی صنایع بزرگ عمده مانند فولاد خودروسازی صنایع شیمیایی شروع به رشد و توسعه یافتن کردند. رفته رفته با ایجاد سود بیشتر و کاهش موجودی شرکت به دلیل کاهش قیمت، بودن مسئله ساختارهای مالی از اهمیت ویژهای برخوردار شد. به همین دلیل میتوان گفت این تغییرات موجب شده تا شرکتها و صنایع به اهمیت کنترل نقدینگی و کنترل مدیریت مالی بیشتر پی ببرند.
توجه داشته باشید، در طی سالهای اخیر خصوصاً در ۴۰ سال اخیر، تغییر و تحولات بسیار زیادی در این زمینه رخ داده است که بیشتر معطوف به افزایش رقابت جهانی و پیشرفتها و تکنولوژیهای جدید و فناوری مدرن و حذف و ابطال برخی از قوانین و مقررات دست و پا گیر و از همه مهمتر نوسانات نرخ ارز بوده است.
اگر ما بخواهیم خیلی تعریف علمی و آکادمیک و دقیقتر از مدیریت مالی بیان کنیم، میتوانیم در چند کلمه بگوییم: یعنی برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت وکنترل فعالیت مالی بودجه.
که باید بدانید با استفاده از بودجه برای ارتقاء و پیشرفت شرکت کاربرد دارد .
همچنین اگر بخواهیم وظایف مدیریت مالی را در دو کلمه خلاصه کنیم، میتوانیم بگوییم:
1) تامین مالی از منابع معتبر
2) سرمایه گذاری برای سود دهی بیشتر
تامین مالی و سرمایه گذاری وظیفه مشخص مدیریت مالی هستند .
تعریف اصلی مدیریت مالی، استفاده از مفاهیم و اصول اقتصادی برای حل مسائل اقتصادی است.
برای افزایش ثروت و ارزش سهام سهامداران و به حداکثر رساندن سرمایه آنها استفاده میشود. مدیران مالی باید سواد کافی در این زمینه را داشته باشند تا بتوانند تشخیص دهند از چه موارد و راههایی، منابع مورد نیاز را برای این سرمایهگذاری تامین کنند.
مدیر مالی باید، گزارشات و دیتاهای لحظهای و دقیق از روند درآمد زائی داشته باشد تا بتواند به رشد سرمایه کمک کند. مدیریت مالی یا همان مدیریت اقتصاد کاربردی، با بکارگیری مبانی مفاهیم اقتصادی خرد و کلان و دیگر مباحث مرتبط با اقتصاد که در مدیریت امور مالی کسب و کار انجام میگیرد سروکار دارد.
مدیریت مالی چگونه شغلی است؟
به طور کلی مدیریت مالی مدیریت بر منابع و مصارف شرکت به حساب میآید.
حائز اهمیت است بیان شود که هدف اصلی مدیران مالی، بیشتر کردن سود شرکت در بازههای زمانی کوتاه و بلند است و تا بتوانند سود سرمایه سهامداران را به حداکثر میزان خود برسانند.
مسئول سلامت مالی و پولی شرکت مدیران مالی هستند مدیران مالی با تهیه ترازنامه و گزارشات مالی فصلی و کلی سرمایه گذاری را هدایت می کنند؛ اهداف و برنامه ریزی ها را گسترش داده و برای رسیدن به آن اهداف مالی شرکت برنامه ریزی میکنند.
با توجه به اینکه علم در حال پیشرفت است و تکنولوژی و نرم افزارها در حال تغییر و به روزرسانی هستند ؛ نقش مدیران مالی هم در حال تغییر و به روز رسانی است با توجه به این تغییرات مدیران مالی که در گذشته بیشتر نقش ناظر بر مسائل مالی در مدیریت مالی را داشتند رو به سمت تحلیل دادهها و دادن مشاوره بهتر به مدیران ارشد مربوطه برای به حداکثر رساندن راندمان مالی شرکت شده است.
در بخش مدیریت مالی کارکنان به صورت گروهی کار کرده که مشورت بهتری به سازمان بدهند.
هر کدام از مدیران باید در حیطه کاری خود متخصص باشد. به طور مثال مدیر مالی شاغل در بخش صنعت، لازم است نحوه محاسبه گزارشدهی بهای تمام شده کالا و محصولات تولیدی را به طور کامل یاد داشته باشد یا در مورد مالیاتی مربوط به صنعتی که شاغل است کاملا آگاه باشد.
چه توانایی هایی برای مدیران مالی ضروری است؟
1) داشتن مهارت ارتباطی: مدیر مالی موفق باید بتواند با بقیه مدیران شرکت ارتباط موثر و موفق ایجاد کند همچنین باید بتوانند با مدیران دیگر سازمانهای که با آنها در ارتباط است مانند بیمه ؛مالیات و شرکتهای حسابرسی ارتباط موثر برقرار کند.
2) دقت به جزئیات و ریز بینی: یکی از توانایی هایی که هر مدیر مالی باید آن را داشته باشد دقت به جزئیات و اعداد و ارقام است زیرا در طول روز با اعداد و ارقام زیادی در ارتباط است که بسیار مهم هستند و مدیر مالی باید کنترل و نظارت خاصی را روی آنها داشته باشد تا به موقع مانع از بروز اشتباه شود.
3) مهارت سازماندهی به کار ها: وظیفه سازماندهی و کنترل کارکنان قسمت مالی با مدیر مالی یک شرکت است همچنین ارائه بهترین گزارشات مالی هدفمند به مدیر ارشد وظیفه مدیر مالی هر شرکت است.
4) دانش ریاضی و فناوری: مدیران مالی حتماً باید تسلط کامل به نرم افزار های مربوطه داشته باشند مدیریت مالی بدون داشتن دانش به روز در این زمینه ارزش چندانی ندارد. با پیدایش صنایع جدید و دستیابی به تغییرات ناشی از فناوریهای جدید و سازگاری بهتر این علم با محیط و مبحث مدیریت مالی و همچنین با نوآوری های جدید و بکارگیری علوم کامپیوتر و الگوهای جدید ریاضی پژوهشهای عملیاتی و اقتصاد سنجی باعث شد این علم جایگاه ویژه در مدیریت مالی داشته باشد.
5) بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان آینده صنعت بانکداری و مدیریت مالی شرکتهای بزرگ در گرو رشد چنین استارتاپ هایی میداند که برای راندمان بهتر مدیریت مالی و تحلیل های دقیق تر اجازه می دهند این نرمافزارها جایگاه ویژه در علم مدیریت و مدیریت مالی دارد.
مدیران مالی در کدام شرکت ها جذب کار میشوند؟ مدیران مالی در شرکتها سازمان های زیادی جذب می شود در شرکت های خصوصی و دولتی به مدیران مالی نیاز است. بیمارستان ها بانکها و شرکتهای بیمه و..
نقش مدیریت مالی در شرکت ها چیست؟
• نظارت داشتن بر فعالیتهای حسابداری و نظارت بر اسناد و کوشش در حفظ مدارک مالی و اسناد مهم شرکت از وظایف مهم مدیر مالی است.
• نظارت بر سهام و اوراق شرکت و توجه به حساب های بانکی شرکت تا در صورت نیاز سریع و به موقع بتواند حساب ها را جایگزین هم کنند.
• کنترل بودجه و هزینه های جاری شرکت تا بتوانند از هزینههای بیجا و اضافی شرکت جلوگیری کند.
• پیدا کردن و تامین منابع مالی و اعتبارات لازم برای طرح های بلند مدت و کوتاه مدت شرکت است .
منظور از مدیریت مالی کسب و کار چیست؟
تمرکز این بنگاه بر تصمیمات مالی در واحدهای تجاری مربوطه بیشتر است که با حفظ و کنترل نقدینگی و استقراض از بانکها و یا انتشار اوراق قرضه در راستای رونق کسب و کار اشاره دارد.
سرمایه گذاری و موسسات مالی : هرچند موسسات مالی تا حدی کلان تر و وسیع تر موارد قبل بوده و بیشتر به شرکتهای مالی نظیر بانکها مربوط میشود اما سرمایه گذاری یعنی قیمت گذاری اوراق بهادار و تحلیل رفتار بازارهای مالی به طور مثال سرمایه گذاری می تواند ارزش گذاری سهام و انتخاب اوراق بهادار برای صندوق مالی را بر عهده گیرد.
مدیریت مالی محدوده ی ان و عناصر های کلیدی : امکان دارد در مدیریت مالی تصمیمات مختلفی برای چگونگی استفاده از منابع مالی و کنترل بودجه صورت بگیرد که نیاز به استراتژی و تصمیم گیری های خاص دارد.
1) تقسیم سود:
وظیفه یک مدیر مالی است که نسبت به توزیع و تقسیم سود خالص نسبت به درآمد تصمیم گیری نمایند. امکان دارد سود خالص در چند بخش تقسیم شود سودی که بین سهامداران اصلی تقسیم می شود و سود متعارف که بین بقیه تقسیم می شود .در تقسیم سود بین سهامداران و میزان سود و چگونگی تقسیم آن و توزیع آن طبق قانون تصمیم گیری میشود تقسیم سود شامل شناسایی سود های دیگر مانند پاداش است که باید طبق اساس نامه شرکت تقسیم شود. اما تمام سود تقسیم و بین شرکا قابل پخش شدن نیست بخشی از سود شرکت ذخیره و تحت عنوان سود ذخیره شده در شرکت باقی میماند و برای چگونه تخصیص آن تصمیم گیری می شود این تصمیمگیری معمولاً در راستای نوآوری و تنوع و پیشرفت روز افزون شرکت نسبت به سال قبل است زیر نظر مدیریت مالی صورت میگیرد .
2) تصمیمات مالی:
امکان دارد با افزایش بودجه از منابع مختلف و یا با توجه به سود بیشتر و شاخص های درآمدی بیشتر در در دوره تامین مالی هزینه ها و بازگشت سرمایه صورت گرفته باشد که نیاز باشد تصمیمات مالی جدید تری گرفته شود.
و یا نقدینگی در شرکت وجود داشته باشد مدیریت و تصمیم گیری آن با مدیر مالی است نقدینگی معمولاً برای پرداخت دستمزد و حقوق جزیی؛ پرداخت قبض برق و آب ؛خرید جزئی شرکت استفاده میشود به همین دلیل است که باید حداقل میزان کمی نقدینگی در شرکت وجود داشته باشد.
3) تصمیم در سرمایه گذاری:
میتوان گفت مهمترین اجزای مدیریت مالی یک کسب و کار نحوه و عملکرد آن در سرمایه گذاری ها با توجه به دارایی های ثابت که در اختیار دارد و تخصیص بودجه به دارایی های مختلف و نحو تصمیم گیری آن است .
به طور کلی اهداف مدیریت مالی را میتوان:
1) مدیر مالی باید بتواند اطمینان حاصل کند از عرضه منظم و مناسب منابع مالی در اختیارش.
2) سهامداران را از تحصیل سود خود اطمینان کافی بخشد.
3) به سهامداران بابت سرمایه آنها اطمینان دهد و و همچنین بابت سود سرمایه آنها تضمین دهد.
4) برنامه ریزی مناسب و صحیح با توجه به منابع و اهداف مجموعه داشته باشد.
5) همچنین تعادل بین بدهی و سرمایه و دارایی های شرکت از وظایف مدیران مالی است.
انتخاب منابع بودجه: شرکت در حال توسعه برای دریافت بودجه نیاز به تامین منابع از جاهای مطمئن دارد و قطعا گزینههای متعددی برای دریافت سرمایه پیش روی خود دارد. دریافت سرمایه مزیتها و معایب و خوبی ها و بدی های دارد . در انتخاب هر کدام از گزینه ها باید به معایب و مزیت های آن توجه کرد.
از مهمترین منابع تهیه بودجه می توان به سه مورد اشاره کرد.
1) صدور سهام اوراق قرضه و فروش آن
2) اخذ وام از موسسات مالی و بانکهای دولتی و یا خصوصی
3) برخی از سپرده های عمومی به شکل اوراق قرضه.
کارشناسان معتقدند جایگاه فناوری در مدیریت مالی در چند دهه اخیر بسیار ویژه و پررنگ شده است کارشناسان چند فناوری مهم که در سال های اخیر تغییرات بزرگی در خدمات مدیریت مالی ایجاد کرده اند را به شرح زیر می داند:
1) فناوری بلاک چین: این فناوری زنجیرهای بسیار محکم از بانکهای اطلاعاتی گسترده برای ذخیره و نگهداری حجم بسیار زیادی از اطلاعات به شمار می رود و منبع و پتانسیل خوبی برای دسترسی ساده و به موقع اطلاعات مختلف است همچنین بسیار زیاد در کاهش هزینه ها و افزایش شفافیت در شرکتها و موسسات مالی موثر و مفید است. در حال حاضر بسیاری از شرکتهای بزرگ در این استارتاپ مشغول به کار و فعالیت و کسب درامد هستند.
2) داده های بزرگ و تحلیل های بسیار ریز بینانه و دقیق:زمانی که ما به اطلاعات شهودی وتحلیل های دقیق دسترسی نداشته باشیم این داده های بزرگ بسیار مفید خواهند بود در واقع این داده ها سیستمهای هوش های. مصنوعی هستند که نقش بزرگی در آینده و توسعه علم مدیریت و فناوری در صنعت بانکداری و خدمات مالی خواهند داشت .
3) خصوصی سازی و یا شخصی سازی اطلاعات برای هر فرد: تعامل و داد و ستد دریافت اطلاعات از مشتری بسیار مهم تلقی می شود زیرا نیازهای مالی و هر شخص را مشخص میکند و اطلاعات داد و ستدی هر شخص میتواند کمک کند در آینده ارتباط موثر تری با مشتریان دیگری برقرار شود.
4) پردازش های مالی بسیار پیشرفته و دقیق: این سیستمهای پردازش قوی می تواند بسیار زیاد در راستای اهداف مدیریت مالی با ثبت و پردازش بسیار دقیق خود کمک کند. رشد پیشرفت در مدیریت مالی و حوزه های مالی قبلاً به صورت مزایات تلقی میشده ولی در حال حاضر بیشتر به یک تخصص و جایگاه ویژه تبدیل شده است.
مدیران مالی در کل در راستای و هدف اصلی مدیریت کلی مالی شرکت پیش میرود و هدف این دو در یک راستا است در نتیجه مدیران مالی به عنوان یکی از مدیران عالی برای تصمیم گیری واحد اقتصادی در گروه مدیران شرکت وظیفه خود میداند تا حداکثر سود را با توجه به تصمیم گیری های درست و به موقع به شرکت تقدیم کند..